ماه ذی الحجه وبعضی از آثار وارده در مورد آن
دستهبندیها
منابع
Full Description
بعضی از آثار وارده در مورد ماه ذی حجه
1- ابوبکر صدیقt از پیامبرﷺ روایت میکند: «إن الزمان قد استدار کهیته یوم خلق الله السموات والأرض، والسنة إثنا عشر شهراً، منها أربعة حرم: ثلاث متوالیات ذوالقعده وذوالحجه والمحرم، ورجب مضر الذی بین جمادی وشعبان ... الخ» متفق علیه.[1]
از روزی که خداوند آسمانها و زمین را آفریده است عصر و زمان مانند هیئت و شکل خود دور میزند، سال دوازده ماه است، چهار ماه از این ماهها، ماههای حرام هستند: سه ماه حرام پشت سر هم میآیند: ذوالقعده، ذوالحجه، محرم، و ماه رجب مبارک که میان جمادی و شعبان قرار دارد.
2- ابوبکر صدیقt از پیامبرﷺ روایت میکند: «شهران لاینقصان، شهرا عیدٍ: رمضان وذوالحجة» متفق علیه.[2]
دو ماه از فضیلت آنها کم نمیشوند، دو ماه عید، یعنی ماه رمضان و ماه ذوالحجه.
3- عمربن خطابt روایت میکند: «أن رجلاً من الیهود قال له: یا أمیرالمؤمنین آیة فی کتابکم تقرؤونها لو علینا معشر الیهود نزلت لاتخذنا ذلک الیوم عیداً. قال: أی آیة؟ قال:
) tPöquø9$# àMù=yJø.ﷺ& öNä3s9 öNä3oYÏ àMôJoÿøCﷺ&uﷺ öNä3øn=tæ ÓÉLyJ÷èÏR àMÅÊuuﷺ ãNä3s9 zN»n=óM}$# $YYÏ ( (مائده / 3)
قال عمرt: «قد عرفنا ذلک الیوم والمکان الذی نزلت فیه علی النبیﷺ وهو قائم بعرفة، یوم جمعة» متفق علیه.[3]
عمر فاروق t میگوید: مردی یهودی به او گفت: ای امیرالمؤمنین، آیهای در کتاب شما وجود دارد و آن را میخوانید اگر برای ما یهودیها نازل میشد آن روز را جشن میگرفتیم. عمر فاروق گفت: کدام آیه؟ آن مرد گفت: ﴿ tPöquø9$# àMù=yJø.ﷺ& ... ﴾ امروز دین و آیین را برای شما تکمیل و به اتمام رساندم، و نعمت خویش را برایتان تمام کردم، و راضی هستم که دین اسلام آیین و برنامه زندگی شما باشد. عمرt گفت: زمان و مکانی را که این آیه بر پیامبرﷺ نازل شد کاملاً به یاد داریم، در صحرای عرفه در حالی که ایستاده بود و روز جمعه بود بر ایشان نازل شد.
4- ابن عباس – رضیالله عنهما – میگوید پیامبرﷺ میفرماید: «ما من أیام العمل الصالح فیهن أحب إلی الله من هذه الأیام العشر، فقالوا یا رسولاللهﷺ! ولا الجهاد فی سبیل الله؟ فقال رسولاللهﷺ: ولا الجهاد فی سبیل الله، إلاّ رجل خرج بنفسه وماله، فلم یرجع من ذلک بشیءٍ».[4]
هیچ روزی وجود ندارد که عمل صالح در آن از این ده روز (منظور ده روز ماه ذیالحجه) نزد خداوند محبوبتر باشد، اصحاب گفتند: ای رسول خداﷺ از جهاد در راه خدا هم بهتر و محبوبتر میباشد؟ پیامبرﷺ فرمود: جهاد در راه خدا هم از آن محبوبتر نیست، مگر اینکه کسی با جان و مالش به جهاد رفته باشد و چیزی از آنها برنگردد ـ در راه خدا هر دو را از دست داده باشد ـ .
5- ابوسعید خدریt میگوید: «نهی النبیﷺ عن صوم یوم الفطر ویوم النحر ... » متفق علیه.[5]
پیامبرﷺ از روزه گرفتن روز عید فطر و عید قربان نهی کرده است ... .
6- ابوهریرهt میگوید: «أن رسولاللهﷺ نهی عن صیام یومین: یوم الأضحی، ویوم الفطر» متفق علیه.[6]
پیامبرﷺ از روزة دو روز نهی کرده است: روز عید قربان و روز عید رمضان.
7- مولی ابن أزهر میگوید، با عمربن خطابt - در عید شرکت کردم و گفت: «هذان یومان نهی رسولاللهﷺ عن صیامهما یوم فطرکم من صیامکم، والیوم الآخر تأکلون فیه من نسککُم» متفق علیه.[7]
دو روز هستند که حضرت رسولﷺ از روزه گرفتن آنها نهی کرده است، روزی که از روزه گرفتن افطار میکنید (عید رمضان) و روز دیگری روزی است که از گوشت قربانیها میخورید (یعنی عید قربان).
8- عن أم الفضل بنت الحارث: «أن ناساً تماروا عندها یوم عرفة فی صوم النبیﷺ فقال بعضهم: هو صائم. وقال بعضهم: لیس بصائم فأرسلت إلیه بقدح لبن وهو واقف علی بعیره، فشربه» متفق علیه[8].
ام فضل بنت حارث میگوید: جماعتی از مردم نزدش در روز عرفه در مورد روزه گرفتن پیامبرﷺ با هم اختلاف پیدا کردند، بعضی میگفتند ایشان روزه هستند، و بعضی هم میگفتند روزه نیست، در حالی که پیامبرﷺ بر شترش ایستاده بود لیوانی پر از شیر را برایش فرستادم، آن را نوشید.
9- عن میمونه – رضیالله عنها -: «أن الناس شکوا فی صیام النبیﷺ یوم عرفة، فأرسلتُ إلیه بحلاب وهو واقف فی الموقف، فشرب منه والناس ینظرون» متفق علیه.[9]
میمونه – رضیالله عنها – میگوید: مردم در مورد روزة پیامبرﷺ در روزه عرفه شکایت کردند که آیا روزه است یا خیر؟ من هم ظرفی پر از شیر را برایش فرستادم در حالی که در مکانی ایستاده بود، آن را نوشید و مردم به او نگاه میکردند.
10- عایشه صدیقه– رضیالله عنها – میگوید: «ما رأیت رسولاللهﷺ صائماً فی العشر قط».[10]
هرگز پیامبرﷺ را ندیدم که ده روز ذیالحجه روزه بگیرد.
11- عن ام سلمة – رضیالله عنها – أن النبیﷺ قال: «إذا دخلت العشر وأراد أحدکم أن یضحی، فلا یمس شعره وبشره شیئاً».[11]
هر گاه ده روز اول ماه ذیالحجه فرارسید و یکی از شما خواست قربانی انجام دهد و حیوانی را ذبح کند نباید موهایش و ناخونهایش را بگیرد و یا کم کند.
12- ابوقتادهt میگوید: مردی نزد پیامبرﷺ آمد و گفت: شما چگونه روزه میگیرید؟ پیامبرﷺ عصبانی شد ... سپس فرمود: «ثلاث من کل شهر، ورمضان إلی رمضان، فهذا صیام الدهر کله، صیام یوم عرفة أحتسب علی الله أن یکفّر السنة التی قبله، والسنة التی بعده، وصیام یوم عاشوراء أحتسب علی الله أن یکفّر السنة التی قبله».[12]
به این صورت روزه میگیریم : سه روز از هر ماه، ماه رمضان، تا رمضان بعدی هر کس به این صورت روزه بگیرد مثل این است که تمام سال را روزه گرفته باشد، روزة روز عرفه که باعث کفاره گناهان سال قبل و بعد میشود، روزة روز عاشورا که باعث کفاره گناهان سال قبل میشود.
13- عن عایشة – رضیالله عنها – قالت: إن رسولاللهﷺ قال: «ما من یومٍ أکثر من أن یعتق الله فیه عبداً من النار من یوم عرفة، وإنه لیدنو یباهی بهم الملائکة. فیقول: أراد هؤلاء؟».[13]
عایشة صدیقه – رضیالله عنها – میگوید: پیامبرﷺ میفرماید : هیچ روزی خداوند بیشتر از روز عرفه بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمیکند، و نزدیک میشود سپس ملائکه به آنها مباهات و افتخار مینمایند و میگویند آیا اینها اراده کرده است؟
14- عقبه بن عامرt میگوید: پیامبرﷺ میفرماید: «یوم عرفة، ویوم النحر، وأیام التشریق، عیدنا أهل الإسلام وهی أیام أکل و شرب».[14]
روز عرفه، روز عید قربان، ایام التشریق، ـ سه روز بعد از عید قربان ـ جشن ما مسلمانان میباشند، این روزها روز خوردن و نوشیدن و شادی هستند.
15- انس بن مالکt میگوید : پیامبرﷺ وارد مدینه شد، اهل مدینه در زمان جاهلیت دو روز داشتند که در آن شادی و بازی میکردند، پیامبرﷺ فرمود: «إن الله تبارک وتعالی قد أبدلکم بهما خیراً منهما یوم الفطر ویوم النحر».[15]
خداوند تبارک و تعالی به جای این دو روز، دو روز بهتر و خوبتر از آنها برای شما قرار داده است، روز عید فطر و روز عید قربان.
16- عبدالله بن عمروبن عاص – رضیالله عنهما – میگوید : نزد پدرم عمروبن عاصt رفتم، دیدم که چیزی میخورد، مرا فراخواند که با او بخورم، گفتم روزه هستم، گفت: «هذه الأیام التی نهانا رسولاللهﷺ عن صیامهن، وأمرن بفطرهن). قال مالک: (هی أیام التشریق».[16]
این روزها، روزهایی هستند که پیامبرﷺ از روزه گرفتن در آنها نهی فرموده است و دستور داده است که افطار کنیم، امام مالک – رحمهالله – میفرماید: منظور از این روزها ایام التشریق (سه روز بعد از عید قربان) میباشد.
17- ابونجیح میگوید از ابن عمر – رضیالله عنهما – در مورد روزة عرفه سؤال شد؟ گفت: «حججت مع النبیﷺ فلم یصمه، وحججت مع ابیبکر فلم یصمه، وحججت مع عمر فلم یصمه، وحججت مع عثمان فلم یصمه، وأنا لا أصومه، ولاآمر به ولا أنهی عنه».[17]
با پیامبرﷺ حج انجام دادم روز نگرفت، با ابوبکر، عمر و عثمان نیز حج انجام دادم هیچ کدام روزه نگرفتند، و من نیز روزه نمیگیرم، و به روزه گرفتن آن امر نمیکنم و از آن هم نهی نمینمایم.
18- عن عبدالله بن قرط عن النبیﷺ قال: «إن أعظم الأیام عندالله تبارک وتعالی یوم النحر، ثم یوم القر».[18]
عبدالله بن قرط از پیامبرﷺ روایت میکند که میفرماید: بزرگترین روز نزد خداوند روز عید قربان است، سپس بعد از آن، روزی که بعد از عید قربان میآید یعنی یازدهم ذیالحجه، (به آن یوم القر میگویند چون مردم در این روز در منی قرار و سکونت میگزینند).
19- عبدالله بن عمر – رضیالله عنهما – میگوید: پیامبرﷺ در حجی که انجام داد روز عید قربان میان جمرات ایستاد و گفت: «أیّ یوم هذا؟» فقالوا: (یوم النحر)، قال: «هذا یوم الحج الأکبر».[19]
امروز چه روزی است؟ گفتند: روز عید قربان، فرمود : امروز روز حج اکبر است.
20- عن عبدالله بن عمرو – رضیالله عنهما – أن رسولاللهﷺ قال: «أمرتُ بیوم الأضحی عیداً جعله الله لهذه الأمة ... ».[20]
عبدالله بن عمرو – رضیالله عنهما – میگوید پیامبرﷺ فرمودند: به من دستور داده شده است که روز قربانی را عید بگیریم، خداوند آن را برای این امت عید قرار داده است ... .
21- عن ابیهریرهt: «أن أبابکر الصدیقt بعثه فی الحجة التی أمّره النبیﷺ علیها قبل حجة الوداع یوم النحر فی رهط یؤذن فی الناس: لا یحج بعد العام مشرک، ولا یطوف بالبیت عریان»[21] وفی روایة لأبی داود: «ویوم الحج الأکبر یوم النحر والحج الأکبر الحج».[22]
ابوهریرهt میگوید: ابوبکر صدیقt مرا در حجی که پیامبرﷺ قبل از حجةالوداع ابوبکر را امیر گردانیده بود، فرستاد تا در روز عید قربان با جماعتی دیگر در بین مردم فریاد بزنیم و بگوئیم: بعد از این سال هیچ مشرکی نباید حج انجام دهد، و هیچ شخص لختی به دور بیت الله طواف کند. ابوداود در روایتی میگوید: روز حج اکبر روز عید قربان است، و حج اکبر همان حج میباشد.
22- عن ابن عباس – رضیالله عنهما – قال: «کانوا یرون أن العمرة فی أشهر الحج من أفجر الفجور فی الأرض، ویجعلون المحرم صفراً، ویقولون: إذا برأ الدبر، وعفا الأثر، وانسخ صفر، حلت العمرة لمن اعتمر. قدم النبیﷺ وأصحابه صبیحة رابعة مهلین بالحج فأمرهم أن یجعلوها عمرة، فتعاظم ذلک عندهم، فقالوا: یا رسولاللهﷺ! أی الحل؟ قال: «حل کله» متفق علیه.[23]
ابن عباس میگوید: بعضیها تصور میکردند انجام دادن عمره در ماههای حج از خطرناکترین گناهان میباشد، ماه محرم را ماه صفر قرار میدادند، و میگفتند: هر گاه زخم پشت شترها خوب شد و مشقت و ناراحتی سفر به اتمام رسید، و اثر و علامت آن زخمها کهنه و قدیمی شد، و ماه صفر به آخر رسید، عمره برای کسی که قصد آن را دارد حلال میگردد. پیامبرﷺ همراه اصحاب صبح روز چهارم وارد مکه شد و صدای تهلیلش را به منظور انجام حج بلند کرد، و به اصحاب دستور داد عمره انجام دهند، اصحاب هم برایشان سخت بود، و گفتند: ای رسول خداﷺ! کجا حلال شده ؟ پیامبرﷺ فرمود همهاش حلال است و اشکالی ندارد.
23- عن عبدالله بن عمر – رضیالله عنهما – أنه کان یقول: «من اعتمر فی أشهر الحج: فی شوال، أو ذیالقعده، أو فی ذیالحجه ...» الأثر.[24]
هر کس در ماههای حج : در ماه شوال، ذیالقعده، یا در ذیالحجه عمره راه انجام دهد ... .
24- قال ابن عباس – رضیالله عنهما – «وأشهر الحج التی ذکر الله تعالی: شوال، وذوالقعده، وذوالحجه ...» الأثر.[25]
ابن عباسt میگوید: ماههای حج که خداوند آنها را بیان کرده است عبارتند از شوال، ذوالقعده و ذوالحجه ...).
25- عن ابن عباس – رضیالله عنهما –: ﴿والفجر﴾ قال: فجر النهار، ﴿ولیالٍ عشر﴾ قال: عشر الأضحی.[26]
ابن عباس میگوید: والفجر یعنی نور سپیده دم روز، ولیال عشر یعنی ده روز ماه ذیالحجه و قربان.
26- عن جابرt عن النبیﷺ قال: «إن العشر عشر الأضحی، والوتر یوم عرفة والشفع یوم النحر».[27]
جابرt از پیامبرﷺ روایت میکند : منظور از عشر در قرآن ده روز ماه ذیالحجه میباشد، و وتر یعنی روز عرفه، و الشفع یعنی روز عید و قربانی کردن.
در مورد بعضی از اعمال و فضل آنها در ماه ذیالحجه احادیث موضوعی وارد شده است، بعضی از آنها را بیان میکنیم:
حدیث: «من صام العشر فله بکل یوم صوم شهر، وله بصوم یوم الترویة سنة، وله بصوم یوم عرفة سنتان».[28]
هر کس ده روز اول ماه ذیالحجه را روزه بگیرد، در برابر هر روز یک ماه برای او محسوب میشود، و در مقابل روزة روز هشتم این ماه یک سال حساب میشود، و برای او روزة روز عرفه دو سال حساب میشود.
حدیث: «من صام آخر یوم من ذیالحجة، وأول یوم من المحرم، فقد ختم السنة الماضیة، وافتتح للسنة المستقبلة بصوم جعله الله کفارة خمسین سنة».[29]
هر کس آخرین روز از ماه ذیالحجه و اولین روز ماه محرم را روزه بگیرد سال گذشته را با روزه به پایان رسانده و سال آینده را با روزه شروع کرده است، خداوند آن را کفارة گناهان پنجاه سال قرار داده است.
حدیث :
«من صلی یوم عرفة بین الظهر والعصر أربع رکعات، یقرأ فی کل رکعة بفاتحة الکتاب مرة، وقل هو الله أحد خمسین مرة، کتب الله له ألف ألف حسنة ...».[30]
هر کس روز عرفه بین نماز ظهر و عصر چهار رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سوره فاتحه را یک مرتبه و قل هو الله احد را پنجاه مرتبه بخواند، خداوند برای او هزار هزار حسنه مینویسد.
حدیث: «من صلی یوم عرفة رکعتین یقرأ فی کل رکعة بفاتحة الکتاب ثلاث مرات ... إلا قال الله عزّ وجل: أشهدکم أنی قد غفرت له».[31]
هر کس روز عرفه دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سورة فاتحه را سه مرتبه بخواند ... الی آخر حدیث خداوند میفرماید: شما را شاهد میگیرم که قطعاً او را عفو کردم.
حدیث:
«من صلی لیلة النحر، رکعتین یقرأ فی کل رکعة بفاتحة الکتاب خمس عشرة مرة، وقل هو اله أحد خمس عشرة مرة ... جعل الله اسمه فی أصحاب الجنة ... الخ».[32]
هر کس شب عید قربان دو رکعت نماز بخواند، در هر رکعت سورة فاتحه را پانزده مرتبه و قل هوالله احد را پانزده مرتبه بخواند ... خداوند نام او را در لیست اصحاب بهشت قرار میدهد.
حدیث: «إذا کان یوم عرفة غفرالله للحاج، فإذا کان لیلة المزدلفة غفر الله للتجار ... الخ».[33]
هر گاه روز عرفه فرارسید خداوند حاجیها را عفو و مورد بخشش قرار میدهد، و هر شب مزدلفه فرارسید خداوند تجار را عفو میکند و مورد بخشش قرار میدهد، الی آخر حدیث).
و سایر احادیث باطل دیگر که از پیامبرﷺ صحیح نمیباشند، والله اعلم.
[1]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (10/7)، حدیث شماره (5550) و مسلم فی صحیحه، حدیث (1679)
[2]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (4/124)، حدیث شماره (1912) و مسلم فی صحیحه، حدیث (1089)
[3]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (1/105)، حدیث شماره (45) و مسلم فی صحیحه، حدیث (3017)
[4]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (2/457)، کتاب العیدین، حدیث شماره (969) و رواه احمد فی مسنده، (2/161-162) و رواه ابوداود فی سننه، (2/81)، حدیث شماره (2438) و رواه الترمذی فی سننه، (2/129)، ابواب الصوم، حدیث شماره (754) و گفته: حدیث ابن عباس حدیث حسن غریب صحیح است، و سنن دارمی، کتاب الصیام، باب فی فضل العمل فی العشر، و صحیح ابن خزیمه، حدیث شماره: 2865.
[5]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (4/239)، حدیث شماره (2) و مسلم، حدیث (1137)
[6]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (4/240)، حدیث شماره (1993) و مسلم، کتاب الصیام، حدیث شماره: (1137)
[7]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (4/238-239)، حدیث شماره (1990) و مسلم، حدیث (1137)
[8] - رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (4/237)، حدیث(1988) و مسلم فی صحیحه، حدیث (1123).
[9]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (4/237)، کتاب الصوم، حدیث (1989) و مسلم فی صحیحه، کتاب الصیام، حدیث شماره: (1124)
[10] - مسند امام احمد 6/ 42، و صحیح مسلم ، کتاب الاعتکاف، حدیث شماره: (1176)، و سنن ابوداود، کتاب الصوم، حدیث شماره: 2439، و سنن ترمذی، حدیث شماره: 753، ابواب الصوم، و صحیح ابن خزیمه، حدیث شماره: 2103.
[11]- رواه مسلم فی صحیحه، (3/1565)، حدیث شماره (1977) و رواه الترمذی فی سننه، (3/39)، حدیث شماره (1561) با سند و لفظ دیگری و گفته: حدیثی حسن است، و سنن نسائی 2/ 212 کتاب الضحایا، و مستدرک حاکم، کتاب الأضاحی 4/ 220 و گفته: این حدیث بر شرط شیخین صحیح است.
[12]- رواه احمد فی مسنده، (5/296-297) و رواه مسلم فی صحیحه، (3/818-819)، حدیث شماره (1163) و رواه ابوداود فی سننه، حدیث (3435)، و سنن ترمذی، ابواب الصوم، حدیث شماره: 749، صحیح ابن خزیمه، ابواب الصوم التطوع، حدیث شماره: 2087.
[13]- رواه مسلم فی صحیحه، (2/982-983)، کتاب حج، حدیث شماره (1348) و روه النسائی فی سننه، (5/251)، کتاب مناسک الحج، باب ما ذکر فی یوم عرفه، و مستدرک حاکم، کتاب المناسک 1/464 و گفته: سند این حدیث صحیح است اما بخاری و مسلم آن را نیاورده اند.
[14]- رواه احمد فی مسنده، (4/152) و رواه مسلم فی صحیحه، (2/800)، حدیث شماره (1141) به روایت نبیشه هذلی، و سنن ابوداود، کتاب الصوم، حدیث شماره: 2419، و سنن ترمذی، حدیث شماره: 770، ابواب الصوم و گفته: این حدیث حسن صحیح است، و سنن نسائی، کتاب مناسک الحج 2/ 252 باب النهی عن صوم یوم عرفه. برای تفصیل به: موارد الظمآن، صفحه: 238 مراجع شود.
[15]- رواه احمد فی مسنده، (3/103) و رواه ابوداود فی سننه، (1/675)، حدیث شماره (1134) و رواه حاکم فی المستدرک، (1/294)، کتاب عیدین و گفته است این حدیث بر اساس شرط مسلم صحیح است اما شیخین آن را روایت نکرده اند.
[16]- رواه مالک فی الموطأ، (1/376-372)، کتاب حج، حدیث شماره (137).
[17]- رواه احمد فی سننه، (2/47) و رواه الترمذی فی سننه، (2/126) و رواه الدارمی فی سننه، (2/23) باب فی صیام یوم عرفة، و شرح معانی الآثار 2/ 72، باب صوم یوم عرفة، و صحیح ابن حبان، به موارد الظمآن، حدیث شماره: 934 مراجعه شود.
[18]- رواه احمد فی مسنده، (4/350) و رواه ابوداود فی سننه، (2/370)، حدیث شماره (1765) و رواه ابن خزیمه، (2866)، به موارد الظمآن، حدیث شماره: 1044 و مستدرک حاکم 4/ 221 کتاب الأضاحی و تهذیب سنن ابوداود از حافظ ابن قیم 2/ 295 مراجعه شود.
[19]- رواه البخاری تعلیقاً فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (3/574)، کتاب حج، حدیث شماره (1742)، و رواه ابن ماجه فی سننه، (2/1016)، حدیث شماره (3058)، به تهذیب سنن ابوداود از حافظ ابن قیم 2/ 406 مراجعه شود
[20]- رواه احمد فی مسنده، (2/169) و رواه ابوداود فی سننه، (3/227)، حدیث شماره (2789)، و سنن نسائی، کتاب الضحایا، باب من لم یجد الأضحیة، به موارد الظمآن، کتاب الأضاحی، حدیث شماره: 1043 مراجعه شود. و مستدرک حاکم، کتاب الأضاحی 4/ 223 و گفته: سند این حدیث صحیح است اما شیخین آن را روایت نکرده اند.
[21]- رواه البخاری فی صحیحه المطبوع مع فتح الباری، (8/82)، کتاب المغازی، حدیث شماره (4363) و رواه مسلم فی صحیحه، (2/982)، کتاب حج، حدیث شماره (1347)، و بخاری در صحیح خود، حدیث شماره: 4657 گفته: حمید بن عبدالرحمن بن عوف به خاطر حدیث ابوهریره می گفت: روز عید قربان روز حج اکبر است.
[22]- رواه ابوداود فی سننه، (2/483)، کتاب المناسک، حدیث شماره (1946)
[23]- رواه البخاری فی صحیحه مع فتح الباری، (3/422)، کتاب حج، حدیث شماره (1546) و مسلم فی صحیحه، (2/909-910)، حدیث شماره (1240)
[24]- رواه المالک فی الموطأ، (1/344)، کتاب حج، حدیث شماره (62) و رواه البخاری فی صحیحه، (2/150)، کتاب حج باب (33).
[25]- رواه البخاری فی صحیحه، (2/154)، کتاب حج باب (37)، به فتح الباری 3/ 434 مراجعه شود.
[26]- رواه الحاکم فی المستدرک، (2/522)، کتاب تفسیر، و گفته: سند این حدیث صحیح است و شیخین آن را روایت نکرده اند.
[27]- رواه احمد فی مسنده، (3/327) و هیثمی در مجمع الزوائد، (7/137) گفته: بزار وامام احمد آن را روایت نموده اند و راویان آن غیر از عیاش بن عقبه صحیح اند و او ثقه است.
[28]- ابن جوزی در الموضوعات، (2/198) و سیوطی در اللآلی، (2/107) ، و شوکانی در فوائد، صفحه: 96 آن را موضوع گفته اند.
[29]- ابن جوزی در الموضوعات، (2/199) و سیوطی در اللآلی، (2/108) و شوکانی در فوائد، صفحه: 96 آن را موضوع گفته اند.
[30]- ابن جوزی در الموضوعات، (2/132) و شوکانی در الفوائد، ص (53) آن را موضوع گفته اند.
[31]- ابن جوزی در الموضوعات، (2/132) و شوکانی در الفوائد، ص (53) این را موضوع دانسته اند.
[32]- ابن جوزی در الموضوعات، (2/133-134) و شوکانی در الفوائد، ص (53) این را موضوع دانسته اند.
[33]- ابن جوزی در الموضوعات، (2/215) و سیوطی فی اللآلی، (2/124) این را موضوع دانسته اند.